«وقتی من و فرزندانم مشکلی داریم بر سر مزار او می رویم و با او درد دل می کنیم و مشکلات را با او در میان می گذاریم و همواره شاهد بودم که بعد از دو روز بیشتر مشکلات حل می شود. مدتی پیش به مسافرت رفتیم، وقتی برگشتیم احساس کردم عطر و بویی خاص فضای خانه را پر کرده است، به فرزندانم گفتم: در مدتی که ما نبوده ایم، پدرتان در منزل بوده است.»

«همیشه بعد از نماز به ائمه اطهار (ع) سلام می دهم و به شهید هم سلام می دهم. یک روز گفتم: آیا شهید سلام مرا می شنود؟ شب خواب دیدم که او می گوید: بله. می شنوم.»

«برای دخترم خواستگار آمد، پس از جواب مثبت خواستم ،که برای داماد هدیه ای خرید کنم، ولی به خاطر این که درآمدی نداشتیم، فکر کردم متوسل به روح شهید شوم. وقتی به بانک برای دریافت حقوق ماهیانه رجوع کردم، مبلغ یکصدهزار تومان اضافه به حساب واریز شده بود که آن از توجه و عنایات شهید بود و اعتقادم چند برابر شد.»