آقای برات ایمنی _دوست شهید
سفری که همراه شهید اصغری راد به تهران داشتیم ،شهید همواره خود رانندگی می کرد .نزدیکی های آمل متوجه شدیم ماشین پنجر شده است. ایشان از من خواستند تا پیاده شوم و لاستیک زاپاس را از صندوق عقب خارج کنم و لاستیک پنجر شده را تعویض کنم .هنگامیکه در صندوق عقب را باز کردم لاستیکی نیافتم .وقتی شهید اصغری را از ماجرا مطلع کردم ناگهان ایشان به یاد آورد که روز گذشته لاستیک را به آپاراتی برده است و یادش رفته آن را تحویل بگیرد.