نام و نام خانوادگی شهید : علی رنجبر

تاریخ تولد: ۱۶/ ۰۶/ ۱۳۳۷

تاریخ شهادت: ۰۹/ ۰۸/ ۱۳۵۹

تعداد خواهران و برادران شهید : خواهر ۲ تا ، برادر هم ۲ تا

میزان تحصیلات شهید : لیسانسه علوم در دانشکده افسری

روحیه قبل از انقلاب : به پیروزی انقلاب خیلی امیدوار بود قبل از انقلاب اعلامیه های علیه رژیم فاسد پخش می کرد و یا شعارهایی روی دیوار
می نوشت بدون هیچ ترسی ، برای اینکار شبها یا بعضی از رزوها با دوستش و برادر دیگرم یک جا جمع میشدند اعلامیه یا شعاری به دیوار می چسباندن و زود از آنجا می رفتن.

علی برای ما تعریف کرده بود که وقتی آنها را به زور به خیابانها بردند و دستشان اسلحه دادند تا با تظاهرات کننده ها در بیافتند علی پسری را دیده بود که دستش پر از اعلامیه است و دنبالش می کنند فورا اعلامیه ها را از او گرفته زیر ماشین انداخته بود پسره به علی گفت آیا افسرها هم توشون یک آدم خوب هم پیدا میشه من تا بحال طور دیگه ای فکر می کردم علی گفته بود زود از اینجا دور شو که الان می گیرند .

علی هیچ موقع از مرگش نمی ترسید و می گفت جواب زور را باید با زور داد باید این رژیم منفور پوسیده را از زمین برداشت و روزیکه به سفارتخانه آمریکا در ایران رفته بودند تا مواظب آنها باشند آنقدر اذیت کرده بودند و تمام شیشه های آنجا را شکستند . در آنجا غذا خوردند بعد یکی از دوستانش گفته بود ما مثل شما دزد نیسیتم و حق دیگران را نمی گیریم. پول غذای بچه ها را گرفت و طرف آمریکائیها پرت کرد.

۵/ روحیه بعد از انقلاب : از پیروز شدن انقلاب خیلی خوشحال بود و به آینده مملکت امیدوار چون میدانست این دولت از خود مردم است و برای کمک به هموطنان آمده برای همین جانش را در راه میهن و مردمش فداکرد.

۶/فعالیت در کدام گروههایی داشته و چگونه فعالیت وی :

در هیچ گروهی فعالیت نداشته و از منافقین هم بیش از حد متنفر بود چون همیشه می گفت این منافقین چه کار می کنند که دختر و پسر در یک جا با هم هستند غذا میپزند و میخورند اینم شد مسلمونی اینم شد کار برای اینها ، اینهمه کار در مملکت است که به نفع جامعه و مردم است باید اینها انجام بدن ، ولی این پدر ،مادر و برادرهای بی غیرت اجازه میدهند که خواهرشان با پسرهای غریبه در یک جا با هم بنشینند و گفتگوی سیاسی بکنند عوض خدمت به مردم

منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ